پایگاه بسیج سلمان فارسی نایین

وبلاگ رسمی پایگاه مقاومت بسیج سلمان فارسی نایین

وبلاگ رسمی پایگاه مقاومت بسیج سلمان فارسی نایین

کلمات کلیدی

|عیادت مجازی مردم از رهبر انقلاب|

یوم‌الله ۲۲ بهمن

گرامی باد

در کنار مقاومت ضد صهیونیست هستیم

کمین دقیق حزب‌الله برای ارتش صهیونیستی

اخبار تأییدنشده از اسارت یک نظامی

پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی

زندگی پیامبر اسلام(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)

جوانان اروپا و آمریکای شمالی

اسلام‌هراسی

استعمار غرب

صهیونیست‌ها منتظر صاعقه‌های ویرانگر باشند

سپاه تا آخر پای فروپاشی رژیم صهیونیستی می‌ایستد

ی‌حرمتی نشریه فرانسوی

ما عاشق «محمد(ص)» هستیم

ساحت مقدس پیامبر رأفت و مهربانی

کنث تیمرمن

کمیته خطرات جاری

پروژه کنث تیمرمن

موسسه جمهوری‌خواه بین‌المللی

مهدی روحانی

لانه‌ ایرانیان ضد ایران کجاست؟

بنیاد دموکراسی در ایران

نتوانستند و نخواهند توانست

مقابله‌ى با جمهورى اسلامى

آمریکا و کشورهاى استعمارگر اروپایى

کنگره‌ی جهانی جریان‌های افراطی و تکفیری

هفته بسیج گرامی باد

پوشش موشک‌های مقاومت

تمام سرزمین‌های اشغالی

پیوندها

۱۷۶ مطلب در خرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

سپاه نیوز: رهبر معظم انقلاب در پیامی درگذشت حاج احمد قدیریان را تسلیت گفتند.


به گزارش سپاه نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با صدور پیامی درگذشت مرحوم آقای حاج احمد قدیریان را تسلیت گفتند.

متن پیام به این شرح است:
بسمه تعالی

خانواده محترم قدیریان

درگذشت دوست دیرین و صمیمی اینجانب و یار وفادار انقلاب، مرحوم آقای حاج احمد قدیریان موجب تاثر عمیق اینجانب گردید.

یاد خدمات مخلصانه‌ی آن مرحوم به انقلاب در سال‌های دوران سخت مبارزه و در دوران پیروزی انقلاب تا اکنون هرگز فراموش نخواهد شد و در میزان عدل و فضل الهی موجب رحمت و مغفرت حضرت حق خواهد بود، انشاالله.
اینجانب به همسر محترم و فرزندان گرامی آن مرحوم و به خانواده‌های عزادار صمیمانه تسلیت عرض میکنم و اجر و صبر برای آنان مسئلت مینمایم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۴۵
شهید رسول بنده علی

 

روژه گارودی فیلسوف مسلمان فرانسوی چهارشنبه گذشته در سن 99 سالگی درگذشت، کسی که رهبر انقلاب (مدظله) در نماز جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۷۹ وی را به خاطر جرات و جسارتش در رد هولوکاست تحسین کرد.

"روژه گارودی" فیلسوف فرانسوی که در دهه 1980 به دین اسلام گرویده بود در سن 98 سالگی درگذشت. آنچه در زیر می آید نگاهی به زندگینامه و افکار و اندیشه های این فیلسوف بزرگ است.

بیوگرافی


روژه گارودی ( roger garudy ) فیلسوف و سیاستمدار و نویسنده معاصر فرانسوی، در سال 1913 در شهر مارسی به دنیا آمد.


گارودی پس ازطی دوره دبیرستان، تحصیلات عالی خود در رشته فلسفه را تا اخذ درجه "اگرگاسیون" ( agregation ) ادامه داد. سپس به عضویت کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه درآمد.


این فیلسوف فرانسوی طی سال های 1945 و 1951 به عضویت مجلس موسسان فرانسه، در سال 1956 به نمایندگی مجلس ملی فرانسه و در سال 1959 به سناتوری مجلس سنای فرانسه انتخاب شد.


گارودی در سال1963 با نوشتن رساله ای تحت عنوان " فرضیه ماتریالیستی شناخت" ( connaissance teorie materialiste la ) موفق به اخذ درجه دکترای فلسفه شد. در سال 1959 به دانشیاری دانشگاه کلرمون فران ( clermont ferrand ) و در سال 1965 به استادی فلسفه دانشگاه "پواتیه" ( poitiers )منصوب شد.


گارودی قبل از این تاریخ، یعنی در سال 1956 به عضویت دفتر سیاسی حزب کمونیست فرانسه و سپس مدیریت مرکز مطالعات و تحقیقات مارکسیسم منصوب شده بود.


برقراری رابطه با متالهین کاتولیک و پروتستان


در همین دوره بود که گارودی با متالهین کاتولیک و پروتستان به خصوص "ژیراردی" ( girardi ) کشیش کاتولیک روابطی برقرار کرد که معتقد بود، مارکسیسم انسان را به فقر معنوی گرفتار کرده و به تدریج گرایش های مذهبی در او بیدار شد.


در پی این تماس ها و ارتباطات مستمر و مکرر بود که کتاب "آیا امروزه می توان کمونیست بود؟" ( peut_ on etre communiste augourdhui )را در سال 1968 نوشت و به طرح این قضیه پرداخت که آیا ممکن است خداوند را به نحوی توصیف کرد که برای انسان ها قابل درک باشد و مثلا او را سرچشمه افعال خلاقه انسان بدانیم؟


گارودی در کتاب "الگویی برای سوسیالیسم در فرانسه" که باز در همان سال 1968 آن به رشته درآورد و سپس منتشر کرد، ابراز خوش بینی و امیدواری بیشتری در باب ایجاد تفاهم بین دو طرز فکر مذهبی و کمونیستی کرده بود.


وی در کتاب "مارکسیسم در قرن بیستم" از این نیز فرا تر رفت و تلاش کرد، نشان دهد که مارکسیسم می تواند ارزش های مذهبی را در خود جذب کند. ولی حوادث چکسلواکی زندگی و افکار گارودی را بکلی دگرگون کرد.


گارودی از نقشی که رهبران حزب کمونیست فرانسه در مذاکرات خود با رهبران چکسلواکی به ویژه با "دوبچک" بازی کردند، آگاه بود وآنان را از تایید سیاست اتحاد شوروی سابق در اشغال چکسلواکی و از اتخاذ روش های استالینی در آن به سختی نکوهش کرد.


مورد بی مهری قرار گرفتن توسط کمونیست ها


این موضع گیری شدید موجب شد، گارودی مورد بی مهری کمونیست ها قرار گیرد، تا آنکه در فوریه 1970به طور رسمی او را از دفتر سیاسی حزب کمونیست فرانسه و سپس از عضویت حزب کمونیست اخراج کردند. ولی این امر او را از ادامه مطالعات خود درباره مارکسیسم و نیز مسیحیت و رفته رفته دیگر ادیان بزرگ باز نداشت.


به این ترتیب کتاب های "آزادی در تعلیق" و "مارکسیست ها و مسیحیان رویاروی یکدیگر" را در سال 1968 منتشر کرد.


در سال 1969 "نقطه عطف بزرگ سوسیالیسم" و در سال 1970 کتاب "همه حقیقت" ( verite toute la ) را نوشت و در آن دلایل اخراج خود از حزب کمونیست فرانسه را بیان کرد.


ادامه تحقیق درباره ادیان دیگر


اما گرایش های مذهبی هر روز در این فیلسوف نیرومند تر می شد و او همچنان به تحقیقات خود درباره ادیان بزرگ ادامه می داد و درجست و جوی حقیقت بود، حقیقتی که ورای حزب بازی ها و سیاست بازی ها و قدرت طلبی ها نهفته باشد. او که مردی متفکر و فیلسوف بود، نمی توانست کورکورانه افکار پیش ساخته را بپذیرد و ازآن ها پیروی کند.


مخالفانش در فرانسه او را به بی ثباتی در عقیده متهم کرده اند. ولی چگونه ممکن است مردی که نقد عمر بر سر مطالعه و تحقیق گذاشته و روزگاری دراز به تفکر درباره مکتب های مختلف سیاسی و عقیدتی پرداخته و نزدیک به پنجاه جلد کتاب در زمینه های فلسفی و مذهبی و سیاسی پدید آورده است، بی ثبات باشد؟


اگر گارودی نخست کمونیست شد، از آن رو بود که علاج دردهای بشری و بهبودی زندگی کارگران و زحمت کشان را در آن می جست. اما مشاهده کرد که پیروان این مکتب به اصطلاح طرفدار زحمت کشان، خود در عمل تجاوزگر و جهان خوار و ستم پیشه اند.


به مسیحیت درآمدن گارودی


پس، از مارکس و مارکسیسم روی گردانید و مسیحی شد. ولی ... این مسیحیان و شاهان بسیار مسیحی ایشان و کشیشان و پاپ ها بودند که جنایات بزرگ دو فاجعه تاریخ بشری یعنی جنگ های صلیبی و تفتیش عقاید مذهبی را مرتکب شدند و قتل عام های "قسطنطنیه" و بیت المقدس و کشتارهای نسل برانداز بومیان آمریکا را مرتکب شدند و تل های آتش "تورکمادا" را در اسپانیا بر پا داشتند و هزاران انسان را در آتش جنایات خود سوزاندند... و این مسیحیان بودند که در قرون گذشته اساس استعمار جهانی را پی ریزی کردند و امروزه نیز با شیوه هایی جدید و با تشکیل شرکت های چندملیتی شیره جان بینوایان را می مکند. پس اگر هم حقیقتی در مسیحیت نهفته باشد، این حقیقت رفته رفته مخدوش و مقلوب شده است.


روی گردانی از مسیحیت


از این رو گارودی از مسیحیت نیز روی می گرداند و در کتاب هشدار به زندگانی اعلام می کند که ما (غربی های مسیحی) در حال کشتن فرزندان و نوادگان خود هستیم، زیرا شیوه رشد ما به بن بست یا مرگ انجامیده است.


در همین کتاب است که گارودی به تحقیق درباره ادیان بزرگ، مانند آئین مزدیسنی و هندوئیسم و دین بودا و آیین یهود می پردازد و سرانجام کمال مطلوب و ایده آل خود را در اسلام و ارزش های متعالی آن می یابد و سپس مسلمان می شود.


شگفتا! در روزگاری که بر اثر تبلیغات سوء و نیز برخی عملکردهای نا مطلوب، مسلمانان جغرافیایی و سست ایمان گروه گروه از دین خارج می شوند، مردی دانشمند و دارای افکاری بلند که در میان هموطنان خود وجهه ای و حشمتی دارد، از همه آن ها چشم می پوشد و به رغم اتهام ها و برچسب ها، مسلمان می شود.


نگاهی به دیدگاه های ضد صهیونیستی گارودی


گارودی معقتد بود که صهیونیست ها به خاطر تسلط بر منابع و ذخائر غنی سرزمین فلسطین، اقدام به این جنایت بزرگ یعنی اشغال سرزمین مقدس فلسطین کردند. اگر چه حرکت صهیونیست ها توسط سازمان ملل و حتی خود آمریکا محکوم شد، اما دولتمردان آمریکا همواره مخالفت جدی خود با اجرای مجازات علیه اسرائیل را ابراز کرده و می کنند.


وی می افزاید: آمریکا و صهیونیسم به دنبال منافع خود هستند و هرجا که منافعشان ایجاب کند، وارد عمل می شوند. کویت به خاطر چاه های نفتی که در خود دارد، شاید برای آمریکا هزار برابر از فلسطین مهم تر باشد و همه دیدیم که آمریکا و متحدانش چگونه ظرف چند روز تجاوز عراق به کویت را دفع کردند.


دیدگاه گارودی در قبال استعمار


گارودی دربار ه سیاست های استعماری آمریکا می گوید: دیده اید که کلینتون به اقتصاد کشورش می بالد، اما حقیقت این است که آمریکا از لحاظ اقتصادی وضعیت بسیار بدی دارد و به همین خاطر حاضر نیست از ذخائر، منابع و انرژی کشورهای اسلامی دست بردارد. بنابراین کشورهای اسلامی در سیاست گذاری های خود، باید اقتصاد آمریکا و اسرائیل و متحدان آن ها را نشانه بگیرند.


گارودی افزود: آمریکا و صهیونیسم همیشه تلاش می کنند که بازارهای جهان را قبضه کنند و کشورهای اسلامی باید سعی کنند با حفظ وحدت و یکپارچگی، تلاش استکبار جهانی را خنثی کنند.


دیدگاه گارودی درباره اسلام


وی درباره اسلام می گوید: اسلام جهانی ترین دین جهان است، من که مسیحی بودم و مارکسیست بودم، به این خاطر مسلمان شدم که دین اسلام را جهانی و فراگیر یافتم. بنابراین ما مسلمانان باید با همدیگر به مبارزه با حاکمان انحصار طلب جهان برخیزیم.


انکار هولوکاست


در سال 1998 یک دادگاه فرانسوی روژه گارودی را برای انکار هولوکاست و افترای نژادی مجرم شناخت و به خاطر کتاب "اسطوره های بنیان گذار سیاست اسرائیل" ( Mythes fondateurs de la politique israélienne) که در سال 1995 آن را به رشته تحریر درآورده بود، 120 هزار فرانک فرانسه برابر با 40 هزار دلار جریمه کرد.


این کتاب با پذیرفتن دیدگاه های منکر هولوکاست "رابرت فاریسون" اظهار می کند که طی هولوکاست یهودیان در اطاق های گاز کشته نشدند. این کتاب به سرعت به عربی و فارسی ترجمه شد. برای پشتیبانی از گارودی وکیل سودانی، Faruk M. Abu Eissa یک تیم حقوقی پنج نفره را گرد آورد تا از گارودی در محاکمه اش در پاریس پشتیبانی کنند. پس از آن این کتاب به 29 زبان زنده دنیا ترجمه شد و واکنش های زیادی در رابطه با محاکمه وی به خاطر این کتاب صورت به دنبال داشت که همین نشانگر اهمیت کتاب است.


تحسین گارودی توسط رهبر انقلاب


خود گارودی معتقد بود: ترجمه این کتاب به زبان های مختلف دنیا نشان دهنده علاقه مردم به مبارزه با اسرائیل است.


رهبر معظم انقلاب، آیت الله خامنه ای (مد ظله) در نماز جمعه 23 اردیبهشت 1379 با اشاره به محاکمه و برخورد حکومت فرانسه با روژه گارودی که مدعی عدم کشتار یهودی ها از سوی آلمان نازی شده بود، فرمودند: "شما کجا دیده اید کسی بتواند در غرب علیه صهیونیسم حرفی بزند" و جسارت و جرات ایشان در در سخن گفتن علیه هولوکاست را تحسین کردند.


وی درباره گفت وگوی بین تمدن ها و ادیان به ویژه مشترکات فکری و عقیدتی مسلمانان و مسیحیان اعتقاد داشت که شرط اساسی موفقیت گفت وگو بین دو طرف آن است که طرفین معتقد به خدا باشند. باید با الهام از دستورات خداوند که در قرآن کریم بیان شده است، به مشترکات خود با پیروان دیگر ادیان اهمیت دهیم. ما نمی توانیم خود را منزوی کنیم، بلکه باید با استفاده ازمشترکات، سعی کنیم هرچه بیشتر به هم نزدیک شویم تا شاید به وحدت برسیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۱ ، ۰۸:۴۹
شهید رسول بنده علی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۷:۳۰
شهید رسول بنده علی

سید‌مهدی طباطبایی بروجردی ملقب به «بحرالعلوم» کسی است که امام زمان(عج) را ملاقات و به لطف عنایات حضرت، مقام ایشان در مسجد سهله را تعیین کرد. همچنین محل قبور مختار، حضرت صالح و هود را مشخص کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد، عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی(ص) العالمیه در گفت‌وگو با خبرنگار آئین‌ و اندیشه فارس در خصوص فرارسیدن سالروز وفات علامه بحر‌العلوم گفت: علامه بحر‌العلوم از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) اهل کربلا و متولد 1113 شمسی و نام اصلی او «سید‌مهدی طباطبایی بروجردی» است.

وی اظهار داشت: پدر بحر‌العلوم، سید مرتضی طباطبایی از علمای بزرگ کربلا و نجف بود که علامه بحر‌العلوم دروس حوزوی را ـ از مقدمات تا خارج فقه ـ در محضر پدر بزرگوارش فرا گرفت، همچنین اساتید بزرگوار ایشان که همگی از فقهای طراز اول بودند شامل آیت‌الله بهبهانی، شعبه حرّانی (استاد فقه و اصول)، آقا میرزا ابوالقاسم مدرس(فلسفه) و استاد میرزا وحید اصفهانی در مشهد است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: سیدمهدی به مقامات بلند فقه، اصول، فلسفه، کلام، تفسیر و عقاید رسیده بود به گونه‌ای که استادش وحید بهبهانی که مرجع کل آن زمان به شمار می‌رفت در اواخر عمر خویش دیگران را به سید بحرالعلوم ارجاع می‌داد.

* امام جمعه مکه در سن 80 سالگی توسط سید بحرالعلوم شیعه شد

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی(ص) العالمیه عنوان کرد: علامه بحرا‌لعلوم در سال 1186 قمری به قصد زیارت، عازم مشهد مقدس شد و به محض اینکه با علمای آنجا دیدار کرد به مدت 6 سال در مشهد اقامت کرد، با توجه به اینکه در آن زمان علامه بحرالعلوم در زمره مجتهدان بزرگ قرار داشت اما فلسفه، عقاید و کلام را از استاد میرزا مهدی اصفهانی آموخت.

وی درباره لقب «بحرالعلوم» گفت: وقتی میرزا مهدی اصفهانی دریافت که علامه بحر‌العلوم در مباحث علمی همانند ماهی وسط دریا موج می‌زند، او را برای نخستین مرتبه، بحرالعلوم خطاب کرد و گفت: «انت یا اخی بحر‌العلوم!» تو دریایی از دانش‌ها هستی و از این رو «سید‌مهدی طباطبایی بروجردی» بعدها به بحرالعلوم ملقب شد.

رستم‌نژاد به بیان سیر تاریخی زندگی سید بحرالعلوم پرداخت و یادآور شد: علامه بحرالعلوم در سال 1193 قمری راهی حجاز شد و مدت 2 سال کنار خانه خدا ماند و «جار‌ الله» شد در طی این دو سال چنان تسلطی به اهل سنت داشت که شاگردان مذاهب چهارگانه اهل سنت پیش او می‌آمدند و علامه براساس هر یک از مذاهب بر آنها تدریس می‌کرد و در واقع، در تمام این مدت علامه بحرالعلوم در تقیه بود.

وی افزود: زمانی که علامه قصد داشت از حجاز خارج شود مذهب تشیع خویش را به اهل تسنن اعلام کرد، وقتی علما و بزرگان اهل تسنن از این موضوع با خبر شدند مقابل او ایستادند اما علامه بحر‌العلوم در بسیاری از مباحث، آنها را محکوم کرد و نکته جالب اینکه امام جمعه مکه در سن 80 سالگی به دست این عالم بزرگوار شیعه شد.

* تعیین جایگاه امام زمان علیه‌السلام در مسجد سهله برای نخستین مرتبه

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی(ص) العالمیه با اشاره به اینکه مدتی که علامه بحرالعلوم در مکه بود کارهای عظیمی انجام داد، تصریح کرد: این سید جلیل‌القدر، مواقیت حج و جایگاه انجام برخی مناسک حج را مشخص و سنگفرش‌های حرم را به گونه‌ای تعویض کرد که بنابر فقه شیعه، سجده بر آن صحیح باشد.

وی گفت: شاگردان طراز اول علامه بحر‌العلوم نیز نشان از جایگاه سترگ او در حوزه علمیه دارد که از آن جمله می‌توان به شیخ جعفر نجفی معروف به کاشف الغطاء، محمد جواد آملی صاحب مفتاح الکرامه، ملا احمد نراقی صاحب معراج السعادة، سید ‌عبدالله شبّر از مفسران بزرگ و سید محمد مجاهد اشاره کرد.

رستم‌نژاد اظهار داشت: «کاشف الغطاء» شاگرد بزرگ علامه بحرالعلوم در وصف شخصیت استاد ارجمند خویش می‌گوید: جمعت من الاخلاق کل جمیله، فلا فضل الا عن جنابک صادر؛ تو در اخلاق، تمام فضیلت‌ها را در خود جمع کرده‌ای، هیچ فضلی نیست مگر اینکه از جانب تو صادر شده و می‌شود.

وی در خصوص مهم‌ترین اقدامات اجتماعی علامه بحر‌العلوم خاطرنشان کرد: این عالم گرانقدر، اقدامات اجتماعی بسیار خوبی را به ویژه در عراق از خود بر جای گذاشت که از آن جمله می‌توان به؛ تعیین جایگاه امام زمان علیه‌السلام در مسجد سهله برای نخستین مرتبه، تعمیر مسجد شیخ‌طوسی که هم اکنون حدود 1000 سال از قدمت آن می‌گذرد، تاسیس کتابخانه خطی در نجف با عنوان مکتبة بحرالعلوم، بالا آوردن سطح مسجد کوفه از رودهای اطرافش، مشخص کردن قبر مختار، حضرت صالح و هود(ع) برای نخستین بار اشاره کرد.

* بحرالعلوم، سیدی که امام زمان(عج) او را به آغوش کشید

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی(ص) العالمیه با تاکید بر اینکه در کوچه پس کوچه‌های شب‌های تاریک نجف به دنبال حمایت از محرومان و فقیران بود، تصریح کرد: علامه بحرالعلوم در فضایل اخلاقی آنقدر والا بود که پدری مهربان برای طلاب محسوب می‌شد و صاحب نفوذ فراوانی میان مردم بود، همچنین همواره طلاب را به خواندن نماز شب ترغیب می‌کرد به طوری که حتی یک بار، کلاس درس خویش را به خاطر ترک نماز شب از سوی طلاب تعطیل کرد و خطاب به آنها گفت چرا من شب‌ها ناله‌ها و گریه‌های شما را هنگام نماز شب نمی‌شنوم!

وی گفت: از جمله اموری که از زندگی این سید بزرگوار نقل می‌شود ملاقات‌های علامه بحر‌العلوم با امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف است که شیخ عباس قمی آن را در منتهی‌الآمال آورده و در فواید الرضویه نیز به آن اشاره شده است، وقتی علامه بحر‌العلوم در جلسات درس آیت‌الله وحید بهبهانی شرکت می‌کرد، میرزای قمی نویسنده کتاب «قوانین الاصول» می‌گوید: من با علامه بحر‌العلوم با هم در درس استاد وحید بهبهانی شرکت می‌کردیم و در مباحثاتی که من با ایشان داشتم اغلب من تقریر کرده و درس را توضیح می‌دادم تا اینکه من به ایران آمدم و سید بحر‌العلوم در نجف ماند.

رستم‌نژاد عنوان کرد: میرزای قمی سپس ادامه داد: بعدها وقتی شهرت علمی سید‌بحرالعلوم به من رسید تعجب می‌کردم که این نباید تا این حد از حیث علمی قوی شده باشد تا اینکه من برای زیارت عتبات عالیات وارد نجف اشرف شده و سید را ملاقات کردم، با اینکه میرزای قمی، خود از بزرگان به شمار می‌رفت، می‌گوید: من دیدم سید ‌بحر‌العلوم همانند دریای مواج و عمیقی از دانش‌هاست سپس از او پرسیدم: ما در یک درجه‌ای از علم بودیم لذا شما در این حد نبودی و چطور شد که به این معارف دست یافتی؟ سید رو به من کرد و گفت: میرزا این از اسرار است اما من آن را به تو می‌گویم به شرطی که تا زنده هستم به کسی نگویی! علامه بحر‌العلوم ادامه داد: چگونه این طور نباشم در حالی که آقایم حجت‌بن ‌الحسن(ع) شبی مرا در مسجد کوفه به سینه مبارک خود چسباند!

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی(ص) العالمیه درباره اقدام علامه بحرالعلوم در مسجد کوفه توضیح داد: ارتفاع مسجد کوفه آنقدر کوتاه بود که آب فرات وقتی بالا می‌آمد دیگر قسمت‌هایی از مسجد کوفه قابل استفاده نبود و علامه بحرالعلوم چندین متر در آنجا خاکریزی کرد، از این رو کسانی که با مسجد کوفه آشنایی دارند آن قسمتی که به کشتی نوح منسوب است علامه بحر‌العلوم یک چاهی در آنجا قرارداد تا آیندگان بدانند چه مقدار از مسجد کوفه بالا آمده است لذا کل مسجد کوفه به دستور سید‌بحر‌العلوم خاک‌ریزی شد.

سید بحرالعلوم در اواخر عمر با برکت خویش بیمار شد و در مدتی که توان تدریس نداشت در خانه می‌ماند و به مطالعه و تألیف کتاب مشغول بود تا اینکه در سال 1212 هجری قمری بنابر نقل برخی از افراد در 24 ذی‌الحجه و به قول دیگری در 24 رجب از دنیا رفت. پیکر پاک این عالم وارسته به صورت باشکوهی تشییع شد و در کنار مرقد شیخ طوسی و پشت حرم امیرالمؤمنین(ع) به خاک سپرده شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۴۰
شهید رسول بنده علی

مدیر گروه حماسه و دفاع شبکه اول گفت:ما در این مستند براساس صداهای جنگ صحنه های جنگ را بازسازی کردیم. چهره ها بازسازی و صداها، واقعی هستند. وقتی آقای محسن رضایی آمدند و بازیگر نقش خودش و شهید باقری را دید تعجب کرد.

به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، حبیب والی نژاد که حالا مدیر گروه حماسه و دفاع شبکه اول است روزگار زیادی را در روایت فتح گذرانده بود و معمولا نامش پای ثابت مستندهای روایت بود. با این حال سال 87 از روایت بیرون آمد و بعد از مدتی به شبکه اول آمد. او در این مصاحبه درباره تولید مستندی درباره زندگی شهید باقری در گروه حماسه و دفاع شبک اول با نام «آخرین روزهای زمستان» توضیح می دهد؛ مستندی که تهیه کننده با تجربه دیروز روایت فتح از آن بعنوان «پدیده» یاد می کند.

متن مصاحبه با والی نژاد در پی می آید:

* 10 قسمت 50 دقیقه ای درباره شهید باقری

مستند «آخرین روزهای زمستان» 10 قسمت 50 دقیقه‌‌ای است که نویسنده و کارگردان آن آقای مهدویان است. مهدویان پیش از این مستندی به نام (استخوان لای زخم) ساخته است که درباره تاریخ جنگ است.

زمانی که خواستیم کار را شروع کنیم احمد دهقان به من گفت که آقای سردار فتح‌الله جعفری درباره شهید حسن باقری کار‌های خوبی انجام داده‌اند.دهقان گفت کار خوبی در این زمینه در مؤسسه ایشان آغاز شده است و می‌توان کار مستند خوبی از آن تولید کرد.

* از ابتدا کار سفارش جایی نبود

ابتدا این کار سفارش کسی نبود. خودمان کار را شروع کردیم و خواستیم تا برای حسن باقری کاری انجام داده باشیم و این کار دغدغه و انگیزه خودمان بود و این تجربه و انگیزه را از روایت فتح به همراه داشتیم و فقط به دنبال فرصت انجام این کار می‌گشتیم.

احساس کردم سال 87 بهترین فرصت برای انجام این کار است و به همین خاطر کار را شروع کردم.

تجربه مستندسازی بود که به ما یاد داد که اگر می‌خواهیم کار جنگی انجام دهیم باید با تحقیقات کار را آغاز کینم و فهمیده و بودیم که بدون تحقیقات هیچ کاری را انجام ندهیم. البته نه مثل تحقیقاتی که همه جا داشتند و به هیچ‌کس هم نمی‌دهند و فقط گذاشته‌اند کناری تا خاک بخورد. آن تحقیقات به هیچ دردی نمی‌خورد اما وقتی تحقیقات خوبی درآورده شود تا بتوان از روی آن فیلم‌نامه نوشت به دردخور خواهد بود.

*یک میلیارد تومان هزینه کار شد

ابتدا همانطورکه گفتم سراغ سردار فتح الله جعفری رفتم و بعد از آن به سراغ آقای فرجی آمدیم که آن زمان مدیر شبکه 2 بود. گفتیم که می‌خواهیم کار سنگین و پرهزینه‌ای را درباره شهید باقری شروع کنیم که ایشان هم گفتند که پشت کار خواهند بود و از ما حمایت خواهند کرد.

از همان ابتدا چون می دانستیم که می خواهیم چه کنیم و تجربه این چنین کارها را داشتیم برآورد هزینه دستمان بود. درباره این کار هم چیزی در حدود 1 میلیارد تومان هزینه کردیم و این جدای تجهیزات و حمایت های سپاه است. البته کار بسیار وسیع‌ است و آنهایی که کار را دیده‌اند می‌گویند این کار یک پدیده است.

* سعی کردیم هیچ چیز را جا نیندازیم

ما فرماندهانی را که درگیر موضوع بودند را مرحله به مرحله در جریان قرار می‌دادیم. آقای محسن رضایی، سرلشکر عزیز جعفری، سرلشکر غلامعلی رشید، سردار همدانی، همه این افراد در جریان کار قرار می‌گرفتند.

وقتی تحقیقات ما تمام شد، مصاحبه‌هایمان شروع شد و احساس کردیم که باید  مصاحبه بگیریم و تقریبا با تمام فرماندهانی که نام بردم و خانواده و دوستان شهید مصاحبه گرفتیم و کاری که ما را با کتاب شهید حسن باقری متمایز می‌کند این است که ما از تولد تا شهادت این شهید را به تصویر کشیده‌ایم. خصلت ما این است که عادت کرده‌ایم در مستند هیچ کس یا هیچ اتفاق را سانسور نکنیم و با همه مصاحبه کردیم.

*بر اساس صداهای واقعی صحنه های جنگ را بازسازی کردیم/فیلمبرداری با دوربین 16 میلیمتری

اتفاقی که افتاد این بود که ما براساس صداهای واقعی صحنه‌های جنگ را بازسازی کردیم. چهره‌ها، چهره‌های بازسازی شده‌اند و صداها، صداهای واقعی‌ هستند. این فیلم 16 میلیمتری گرفته شده است. در گذشته تجربه خوبی درخصوص بازسازی با 16 میلیمتری داشتیم و احساس کردیم کیفیت تصویر به حال و هوای تصویر جنگ نزدیک می‌شود. از نظر فنی خیلی از افراد از ما ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند با دوربین‌های حرفه‌ای نیز می‌توان به این صورت نشان داد و حرفشان نیز درست بود. اما قاب این دوربین، دکوپاژ و همه چیز به حال و هوای نزدیک شدن به جنگ کمک کرده است.

*250 دقیقه از شهید باقری بازسازی کردیم

فیلم‌هایی که از حسن باقری می‌بینید بیشتر در قرارگاه است و فیلم‌هایی که وجود دارد بسیار کم است. ما از حسن باقری در هر برنامه 25 دقیقه مفید یعنی در کل 250 دقیقه بازسازی کردیم.

* محسن رضایی از تشابه بازیگرها به خودش و شهید باقری تعجب کرد

بازیگر نقش حسن باقری به سختی پیدا شد. تیم کارگردانی خوبی دنبال چهره‌ها و افراد گشتند تا بتوانند شبیه‌ترین فرد به حسن باقری را پیدا کنند. وقتی آقای محسن رضایی آمدند و بازیگر نقش خودشان و شهید حسن باقری را دیدند، تعجب کردند.

سرلشکر عزیز جعفری هم همینطور. وقتی کار را دیدند فکر و اجرای بازسازی ها برایشان جالب بود. البته ایشان انصافا از ابتدا کار، بعنوان یک حامی از کار حمایت کردند و این مساله برای من بسیار جالب بود. ایشان دو نفر نماینده برای کار ما گذاشتند. یکی آقای دانا مدیر روابط عمومی فرماندهی سپاه و دیگری سردار همدانی که انصافا با تمام قوا برای کار مایه گذاشتند.

سرلشکر باقری برادر شهید باقری نیز این مستند را دیدند و از کار خوششان آمد. 

*این مستند بچه های جنگ را هوایی می کند

خانواده ایشان با بچه‌ها به خوبی ارتباط برقرار کردند و بچه‌ها و تیم کار را بسیار دوست داشتند و با آنها همکاری می‌کردند. ما نیز از تولد حسن باقری که 6 ماهه متولد می‌شود بازسازی کردیم تا زمان شهادت ایشان و در فیلم نیز با مادر شهید باقری مصاحبه کردیم.

اتفاق مهم این کار این است که برای بچه‌های جنگ و فرماندهان سپاه کار ارزشمندی است و برای این افراد، مستند نوستالوژی دارد و آدم‌ها را به گذشته‌ها می‌برد.

*خیلی‌ها می‌گفتند 3 روز بیشتر دوام نمی‌آورید

خیلی از کسانی که با ما آشنا بودند، می‌گفتند که 3 روز بیشتر دوام نمی‌آورید. پروژه ما بسیار عظیم بود و 80 لوکیشن در آن وجود داشت و خیلی از حوادث مهم جنگ در آن بازسازی شده است. تعداد لوکیشن‌ها و فضاهای بازسازی‌شده بسیار متنوع بود. مثل بیت‌المقدس، هویزه و غیره که همه بازسازی شده است. همه این‌ها را بازسازی کردیم و هر کس که می‌شنید می‌گفت که شما 3 روز دیگر، بیشتر نمی‌توانید کار کنید. اما ما در تابستان و مردادماه سال گذشته در قم کار کردیم.

گفتیم انجام می‌دهیم و خدا هم واقعاً کمک‌مان کرد و از طرفی بچه‌ها همه جوان بودند و انگیزه داشتند و مثل خود زمان جنگ جلو رفتند. برای همین است که کار درآمده است برای همین است زمانی که آقای رضایی کار را دید، تحسین کرد. چون در گرمای 45 درجه جاده قم کسی ناامید و خسته نشد.

*حرفه ای های قدیمی هم از کار بچه های جوان ما تعجب می کردند

در صحنه‌های پرخطر کسی ناامید نشد و همه ایستادگی کردند. کسانی که کار مستند حسن باقری را انجام داند با اینکه هیچ‌کدام از بچه‌های جنگ نبودند اما حس کردند که در جنگ هستند و کار را اینگونه پیش بردند. البته جا دارد که من از آقای شجاعی و تیم بچه‌های صحنه تشکر کنم. در این کار از یک سری بچه‌های حرفه‌ای جنگ‌ساز نیز کمک گرفته شده است و خود این افراد که حرفه‌ای بودند نیز از کار این جوانان تعجب می‌کردند که یک مشت جوان که در جنگ نبوده اند خود را به جنگ نزدیک کرده اند و خوب هم کار می‌کند.

*در شرایطی کار کردیم که همه از ساخت کار جنگی فراری هستند

همه تیم‌های کار به اندازه خودشان زحمت کشیدند و نمی‌شود هیچ‌کدام از تیم‌ها را نادیده بگیریم اما تیم تولید شاید بیشترین سختی را کشیده است آن هم در شرایطی که شاید همه از ساخت فیلم جنگی فراری هستند.

*ندیدم تلویزیون تا به حال پای کاری در این حد آمده باشد

به عنوان تهیه‌کننده از کارگردانی کار بسیار راضی هستم. به دلیل اینکه به کارگردان هم اعتقاد و هم اعتماد داشتم و البته ممنون کسانی هستم که این اعتماد را به من و تیم مستند کردند. این اعتماد بسیار مهم است، در این اعتماد، سپاه، خانواده شهید باقری، افرادی که تحقیقات خودشان را دراختیار گذاشتند و از همه مهم‌تر سازمان صدا و سیما است، تلویزیون و آقای فرجی بسیار به کار اعتماد داشتند و پای کار آمدند. من ندیدم که تلویزیون به کاری به این شکل اعتماد کند و از آن حمایت کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۳۴
شهید رسول بنده علی


طرح بیمه محموله های نفتی ایران توسط دولت ژاپن که به منظور دور زدن تحریم بیمه ای اروپا علیه ایران ارائه شده است از تصویب پارلمان ژاپن گذشت و اکنون برای تبدیل شدن به قانون باید به تصویب سنای این کشور برسد.

به گزارش گروه اقتصاد بین الملل فارس به نقل از رویترز، پارلمان ژاپن روز جمعه لایحه ای را از تصویب گذراند که بر اساس آن به دولت این کشور اجازه می دهد محموله های نفتی ایران به مقصد ژاپن را بیمه کند.

اتحادیه اروپا قصد دارد از اول جولای بیمه محموله های نفتی ایران توسط شرکت های بیمه اروپایی را متوقف کند و دولت ژاپن به منظور مقابله با این تصمیم و برای ادامه واردات نفت ایران قصد دارد راسا مسوولیت بیمه محموله های نفتی ایران را بر عهده بگیرد و از این رو طرحی را تقدیم پارلمان کرده است.

با تصویب نهایی این قانون ، ژاپن نخستین خریدار نفت ایران خواهد بود که تحریم بیمه ای نفت ایران توسط اروپا را دور می زند. هم اکنون 90 درصد پوشش بیمه ای محموله های نفتی در جهان توسط شرکت های اروپایی انجام می شود که با اجرایی شدن تحریم ها منبع درآمدی مهمی را از دست می دهند.

بر اساس این گزارش طرح بیمه نفت ایران توسط دولت ژاپن باید در سنای این کشور نیز به تصویب برسد. مخالفان دولت در سنا اکثریت را در دست دارند اما قول داده اند با این طرح مخالفت نکنند.

بر اساس این طرح دولت ژاپن می تواند هر نفتکش حامل نفت ایران را تا حدود 7.6 میلیارد دلار در برابر حوادث بیمه کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۴۵
شهید رسول بنده علی


رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، خاطر نشان کردند: کارهای خالصانه و بی هیاهو در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد و آن را مستحکم می کند.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با خانواده مرحوم "حاج عبد الله والی که در ایام سالگرد درگذشت وی انجام شد، با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، خاطر نشان کردند: کارهای خالصانه و بی هیاهو در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد و آن را مستحکم می کند.

متن زیر چکیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی است:

بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم آقای حاج عبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی کند.

من با اینکه ایشان را از نزدیک ندیده بودم و هیچ  یادم نمی آید که با ایشان ملاقاتی داشته باشم، اما دورادور ایشان را می شناختم ، می دانستم که در بشاگرد مشغول خدمات با ارزشی هستند. منطقه را هم من می شناختم، به قول خودشان، بِش گَرد. ما ایرانشهر که بودیم، از منطقه های دلگان و بشاگرد و میناب- چون دلگان سر راه بشاگرد به ایرانشهر است، همه اش سر راه میناب است-  بعضی از دوست و آشناهای ما با زحمت این راه سخت و طولانی را طی می کردند و به دیدن ما می آمدند. از بشاگرد گاهی پیش من می آمدند.

یک وقت از آنجا یک پیرمردی آمد که یک جنبه روحانی داشت- اهل علم نبود، یک پارچه سفیدی سرش پیچیده بود- یادم هم نیست اسمش چه بود. آمد و از فقر آن مردم شکایت می کرد. یک عبارتی بکار برد که از بس من خوشم آمد، بعد از سی و چند سال، تا حالا یادم مانده. گفت: آنجا "های هایِ آب است و وای وایِ نان"! آن طرف های دلگان آب زیاد است، ولی زمین نیست، در نتیجه نان نیست. قبل از انقلاب مثل اینکه اینجا بکل وجود خارجی نداشت، یعنی دستگاههای حکومتی اصلاً به آنجا اعتنایی نداشتند.

آنوقت بعد از انقلاب، یک مرد جوانِ مؤمنِ انقلابی پا می‌شود می‌رود آنجا، همه دلبستگی هایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مرکز مأموریت منتقل می کند و برادرهایش را هم می‌کشاند، دنبال خودش می برد. شماها هم انصافاً ایستادید....  شما زندگی و خانواده و زن و بچه و مادر و پدر و همه اینها را  گذاشتید اینجا، رفتید آنجا بی سرو صدا مشغول خدمت شدید، نه جایی ثبت کردید، نه جایی تابلو زدید. بعضی ها هستند، هر کاری می‌خواهند بکنند، قبل از اینکه کار انجام بگیرد، تابلویش را می زنند! مدتها این تابلو آنجاست، هیچ کاری هم انجام نگرفته. بعضیها هم نه، کار را انجام می دهند، هیچ تابلویی هم ندارد. کار مرحوم حاج عبدالله والی و شماها از این نوعِ دوم است، یعنی بی تابلو رفتید و برای خدا کار واقعی کردید، اینها خیلی با ارزش است. شما بدانید، اینجور کارهای بی سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط برای شما پیش خدای متعال درجه و مرتبه درست می کند، بلکه در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد، مثل سیمانی است که در یک بنایی تزریق کنند و آنرا مستحکم کنند. با انجام اینجور کارهای مخلصانه، بنای جمهوری اسلامی مستحکم می شود بدون اینکه کسی بفهمد. یعنی وقتی در گوشه و کنار کشور، در بین مردم، کسانی هستند که کار را برای خدا می کنند، کار را مخلصانه انجام می‌دهند، دنبال هیاهو و جلب نظر این و تحسین آن نیستند، یکی از خواصش این است که اصلاً خود این بنا را مستحکم می کند، مثل روحی که در یک کالبدی بدمند. بنابراین، این کارهای شماها اینجور ارزش دارد ...

این اخلاص و تداوم کار، خیلی ارزش دارد. ببینید، در این کارهای معنوی و توسلات و دعا و ذکر و اینها هم روایت داریم که کار را تداوم بدهید. در روایت دارد که حداقل مدتی که شما یک عملی را انجام می‌دهید، یک سال باشد. فرض بفرمایید شما بنا می گذارید یک نمازی را که مستحب است، هر شب یا در شب معین خودش در هفته، بخوانید. می‌گویند حداقل یک سال این را ادامه دهید، هرچند بهتر این است که انسان تا آخر عمر ادامه بدهد. یعنی تداوم، یک عنصر جدیدی است غیر از خودِ اصلِ شروعِ عمل."فلذلک فادع و استقم کما امرت" (2). استقامت، یعنی همین کار را در همان خط و جهت درست دنبال کردن.الحمدلله شما استقامت کردید...

این را هم من به شما خانمها- بخصوص همسران- بگویم؛ بخش عمده از ثواب کاری که انجام می گیرد، مال شماست، چون شماها اگر چنانچه همراهی نمی کردید، نق می زدید، دعوا می کردید- این چه وضعی است؟ این چه زندگی ای شد؟ شما که اینجا پیداتان نمی شود- مردان شما دیگر طاقت نمی آوردند. بالاخره هر چه هم آدم انگیزه داشت، دیگر نمی توانست. این همراهی شماهاست که به اینها دل داد، جرأت داد، و رفتند؛ اینها خیلی مهم است....

*****

1-حاج عبدالله والی را می توان یکی از اسوه های درخشان عمل و اقدام جهادی دانست که در لبیک گویی به اشاره حضرت امام (ره) که فرموده بودند: "به داد بشاگرد برسید!" به منطقه دور افتاده و محروم بشاگرد هجرت کرد.

حاج عبدالله والی در عمل به تکلیف، سالها با بشاگردی ها نفس کشید و با آنان زندگی کرد. وی در بیست و سه سال خدمت و تلاش مخلصانه این دیار محروم را به آبادانی نسبی رساند به طوریکه حقیقتاً می توان او را نمادی از "مدیریت جهادی" دانست.این هجرت و جهاد عظیم، سال 1361 آغاز و در هشت اردیبهشت 1384 با رحلت او پایان گرفت. روحش شاد

2- شورا: ۱۵

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۳۲
شهید رسول بنده علی

وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای تاکید کرد: عوامل اصلی ترور شهید شهریاری، شهید احمدی‌روشن و شهید قشقایی شناسایی شده و طی سلسله عملیات برق آسا و مقتدرانه در مناطق مختلف دستگیر شده و به بازداشتگاه‌ها منتقل گردیدند.

به گزارش خبرگزاری فارس، وزارت اطلاعات اطلاعیه‌ای در خصوص دستگیری عوامل ترور دانشمندان هسته‌ای منتشر کرد که متن کامل آن در ذیل آمده است.

سربازان گمنام امام زمان (عج) با توکل به درگاه احدیث و با توسل به معصومین (سلام‌الله علیها) به عهدی که با خدای خویش و با دانشمندان شهید هسته‌ای کشور بسته‌اند و به قولی که به پیشوای معظم خوش (مدظله‌العالی) و به ملت سرافراز ایران اسلامی داده‌اند، وفادارانه عمل کردند، تلاش‌ها و مجاهدت‌ها به عمل آوردند، خط مقدم دشمن صهیونیستی را در نوردیدند و نقبی اطلاعاتی به دژ دژخیمان صهیونیستی حفر کردند و به موفقیت بزرگی نایل آمدند.

سلسله عملیات سنگین و همه جانبه‌ اطلاعاتی که پس از وقوع اولین ترور هسته‌ای آغاز شده بود، با ترورهای بعدی هر چه شدیدتر و گسترده‌تر و متهورانه‌تر استمرار یافت تا به حصول اشراف اطلاعاتی بر تعدادی از پایگاه‌ها و ایستگاه‌های اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی و با گسترداندن تور اطلاعاتی بر آنها به شناسایی عده‌ای از افسران اطلاعاتی رژیم جعلی حاکم بر سرزمین‌های اشغالی و تروریست‌های مزدور آنها انجامید و با تعقیب و مراقبت‌های شبانه روزی و ره‌گیری سوژه‌ها و سرنخ‌ها در داخل و خارج از کشور، نهایتا  عوامل اصلی ترور شهید شهریاری، شهید احمدی‌روشن و شهید قشقایی شناسایی شده و طی سلسله عملیات برق آسا و مقتدرانه در مناطق مختلف دستگیر شده و به بازداشتگاه‌ها منتقل گردیدند.

سربازان گمنام امام زمان (عج) ضمن شکرگزاری خالصانه به درگاه الهی و با عرض تبریک برای این موفقیت به ملت شریف ایران، به ویژه به خانواده‌های محترم، معزز و داغدار شهیدان هسته‌ای کشور، مجددا به تعهد کامل خویش نسبت به عهدی که بسته‌اند تاکید نموده و اصرار دارند علاوه بر تروریست‌های مورد اشاره، قطعا تا تنبیه کلیه آمریکا و مسببین جنایتکار صهیونیست از پای نخواهند نشست.

وزارت اطلاات ضمن تشکر صمیمانه از همکاری بی‌شائبه قوه قضائیه، به استحضار ملت بزرگوار ایران اسلامی اسلامی می‌رساند که در روزهای آینده و به محض بر طرف شدن برخی ملاحظات امنیتی و حفاظتی، اطلاع‌رسانی بیشتری پیرامون ابعاد مختلف این عملیات بزرگ صورت خواهد داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۵:۳۲
شهید رسول بنده علی

24 رجب سال هفتم هجری، نگاه سپاه اسلام به خیبر دوخته شده و علی(ع) روانه میدان کارزار است؛ پیامبر در حالی که او را نظاره می‌کند،‌ می‌‌گوید: اللهم اخذت من عبیدة یوم بدر و حمزة یوم‏ احد، فاحفظ لی علیا.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، در 24 ماه رجب سال هفتم هجری، حادثه‌ای رقم خورد که بار دیگر حقانیت امیرالمومنان علی علیه‌السلام را بر همگان اثبات کرد، فتح قلعه مستحکم خیبر آن هم به دست توانمند مردی الهی که شیعه به آن می‌نازد، درباره وادی‌ خیبر گفته شده است، جلگه وسیع حاصل‌خیزی در شمال مدینه به فاصله سی‌ و دو فرسنگی آن است که پیش از بعثت پیامبر، ملت یهود دژهای هفت‌گانه محکمی در آن ساخته بودند که آمار جمعیت آن‌ها بالغ بر بیست هزار بود.

 

پیمان شکنی یهود خیبر در جنگ احزاب و نیز دعوت از سلاطین ممالک علیه اسلام، پیامبر را بر آن داشت که این کانون خطر را برچیند، بنابراین در سال هفتم هجری فرمان داد که مسلمانان برای تسخیر آخرین مراکز یهود آماده شوند و فرمود: «فقط کسانی افتخار شرکت در این نبرد را دارند که در صلح «حدیبیه» حضور داشته‌اند». پیامبر «غیله لیثی» را جانشین خود در مدینه قرار داد و پرچم سفیدی به دست امیرالمؤمنین (ع) داد و فرمان حرکت صادر کرد.

در زیر به برخی از اتفاقات مهم غزوه خیبر اشاره می‌شود:

*پیامبر بزرگوار اسلام با هزار و ششصد سرباز که دویست سواره نظام در میان آنان بود، به‏ سوی خیبر حرکت کرد.

 

*ناعم، قموص، کتیبه، نسطاة، شق، وطیح و سلالم نام‌ دژهای هفت‌گانه «خیبر» است، دژ «ناعم» نخستین دژی بود که در غزوه خیبر به دست ارتش اسلام افتاد، پس از آن سربازان متوجه قلعه «قموص» -ریاست آن با «ابن ابی الحقیق»‌ بود- شدند، در فتح این قلعه «صفیه»، دختر «حیی بن اخطب» که بعدها در ردیف زنان پیامبر قرار گرفت، اسیر شد.

دعایی که پیامبر در حق علی کرد

 

*مسلمانان در تسخیر دژهای دیگر با مشکل روبرو شدند، با اینکه پیامبر برخی از افراد شاخص را به فرماندهی سپاه برای فتح قلعه مامور کرد، آنها نتوانستند در ماموریت محوله موفق شوند، تا اینکه حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: «لأعطینّ الرایة غداً رجلاً یحب اللهَ و رسولَه و یحبه اللهُ و رسولُه، یفتح اللهُ علی یدیه، لیس بفرّار»؛ «پرچم را فردا به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش او را دوست می‌دارند، خداوند این دژ را به دست او می‌گشاید، او مردی است که هرگز پشت به دشمن نکرده و از صحنه نبرد فرار نمی‌کند».

* صبح روز بعد پیغمبر فرمود: علی (ع) را بیاورید، گفتند علی به درد چشم گرفتار است، چون علی (ع) آمد، پیامبر دستی بر دیدگان او کشید و درد چشم وی (ع)‌ را شفا بخشید و دستور حرکت داد.

 

*هنگامی که آن‏ شهسوار، فداکارانه رو به دشمن نابکار رفت، حضرت رسول (ص) دست‌ها را با حالت‏ ارتعاشی به آسمان بلند کرد، خداوند را مخاطب‏ ساخته و فرمود: «اللهم اخذت من عبیدة یوم بدر و حمزة یوم‏ احد، فاحفظ لی علیا»

*زمانی که امیر مؤمنان (ع)از ناحیه پیامیر مأموریت یافت، دژهای «وطیح» و «سلالم» را بگشاید، زره محکمی را بر تن کرد و شمشیر مخصوص خود «ذو الفقار»را حمایل کرد و «هروله»کنان و با شهامت خاصی که شایسته‏ قهرمانان ویژه میدان‌های جنگی است، به سوی دژ حرکت کرد و پرچم اسلام را که پیامبر به دست ‏او داده بود، در نزدیکی خیبر بر زمین نصب کرد، در این لحظه، در قلعه باز شد و پهلوانان یهود از آن بیرون ریختند.

رجز خوانی علی در خیبر

* حارث، رزم‏آور مغرور یهودی که نعره‏هایش به هنگام نبرد، لرزه بر اندام‏ها می‏افکند، با ضربت سهمگین علی (ع) بر خاک افتاد و مرحَب که کسی توان رویارویی با او را نداشت، با شمشیر مولا دو نیم شد.

*مرگ برادر، مرحب را سخت غمگین و متأثر ساخت، او برای گرفتن انتقام برادر در حالی‌که غرق سلاح بود و زره یمانی بر تن و کلاهی که از سنگ مخصوص تراشیده شده بود، بر سر گذارده و کلاه خود را روی آن قرار داده بود، جلو آمد و بر سم قهرمانان عرب اشعار را به عنوان رجز می‌خواند:

قد علمت خیبر انی مرحب شاکی السلاح بطل مجرب

در و دیوار خیبر گواهی می‌دهد که من مرحبم، قهرمانی کار آزموده و مجهز با سلاح جنگی هستم.

ان غلب الدهر فانی اغلب‏ و القرن عندی بالدماء مخضب

اگر روزگار پیروز است، من نیز پیروزم، قهرمانانی که در صحنه‏های جنگ با من ‏روبرو می‌شوند، با خون خویشتن رنگین می‌شوند.

 

*علی نیز رجزی در برابر او سرود و شخصیت نظامی و نیروی بازوان خود را به رخ دشمن‏کشید و چنین گفت:

انا الذی سمتنی امی حیدرة ضرغام آجام و لیث قسورة

من همان کسی هستم که مادرم مرا حیدر (شیر) خواند، مرد دلاور و شیر بیشه‏ها هستم

عبل الذراعین غلیظ القصرة کلیث غابات کریه المنظرة

بازوان قوی و گردن نیرومند دارم، در میدان نبرد مانند شیر بیشه‏ها صاحب‏منظری مهیب هستم

دری که با نیروی الهی باز شد

*در اثنای نبرد چون سپر از دست امام علی افتاد، در خیبر را از جا بر کند و از آن به عنوان سپر استفاده کرد، پس از آنکه آن را امیرالمومنین در را به روی زمین گذاشت، هشت نفر از نیرومندترین سربازان اسلام از جمله ابو رافع، سعی کردند که در را از این ‏رو به آن رو کنند، نتوانستند، یعقوبی، در «تاریخ» خود درباره اندازه در می‌نویسد: در قلعه از سنگ و طول آن چهار ذرع و پهنای آن دو ذرع بود.

* امیرالمؤمنین (ع) در پاسخ شخصی که از کندن در پرسیده بود، چنین فرمود: «ما قلعتها بقوة بشریة و لکن قلعتها بقوة الهیة و نفس بلقاء ربها مطمئنة رضیة»؛  «من هرگز آن در را با نیروی بشری از جای نکندم، بلکه در پرتو نیروی خداداد و با ایمانی راسخ به روز باز پسین، این کار را انجام دادم.»

* شیخ مفید در «ارشاد» صفحه  59 به سند خاصی از امام علی علیه‌السلام سرگذشت کندن در خیبر را چنین نقل می‏کند: «من در خیبر را کنده به جای سپر به کار بردم و پس از پایان نبرد آن را مانند پل بر روی خندقی که یهودان کنده بودند، قرار دادم، سپس آن را میان خندق پرتاب کردم، مردی‏پرسید، آیا سنگینی آنرا احساس کردی، فرمود، به همان ‏اندازه از سنگینی که از سپر خود احساس می‌کردم».

 

پیامبر به کدام حادثه خرسند شود، فتح خیبر به دست علی یا بازگشت جعفر

* پیش از آنکه پیامبر عازم‏ خیبر شود، «عمرو بن امیه»را به دربار نجاشی فرستاده بود تا زمینه حرکت کلیه مسلمانان‏ مقیم حبشه را فراهم آورد، نجاشی دو کشتی برای حرکت آنها ترتیب داد و کشتی مهاجران در سواحل نزدیک مدینه لنگر انداخت، مسلمانان آگاه شدند که پیامبر رهسپار سرزمین خیبر شده‏، آنان بی‏درنگ، به سرزمین خیبر آمدند، مسافران حبشه موقعی رسیدند که مسلمانان تمام دژها را فتح کرده بودند، پیامبر اکرم (ص) 16 قدم به استقبال جعفر بن ابیطالب رفت و پیشانی او را بوسید و فرمود: «بایهما اشد  سرورا؟بقدومک یا جعفر ام بفتح الله علی اخیک خیبر»؛ «نمی‌دانم به کدام بیشتر خوشحال شوم از اینکه پس از سالیان درازی، موفق به ملاقات شما شدم، یا از اینکه خداوند به وسیله برادر تو علی(ع) دژهای یهود را به روی ما گشود؟»، سپس فرمود: «می‌خواهم امروز به تو چیزی را هدیه کنم»، نماز مخصوصی را که بعدها به نام نماز جعفر طیار معروف شد، به جعفر تعلیم داد.

*تلفات مسلمانان در این نبرد از 20 نفر تجاوز نکرد، ولی تلفات‏ یهودان زیادتر بود و 93 نفر از آنها در تاریخ اسم برده شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۴:۱۷
شهید رسول بنده علی


تعداد زیادی سلاح در حوزه بود که اگر حوزه سقوط می‌کرد، آنها به دست منافقان می‌افتاد و معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم است و قطعاً شاهد آغاز جنگ شهری بودیم.

به گزارش خبرگزاری فارس متن زیر مشروح ماجرای حمله فتنه گران به حوزه مقاومت 117 نینوا در 25 خرداد 88 است که آن را فرمانده این حوزه روایت می کند.


ساعت 18:15 تردد مشکوک افراد

حوزه مقاوت بسیج 117 نینوا ضلع شمال شرقی میدان آزادی و ابتدای خیابان محمدعلی جناح کوچه صفار واقع شده است. روز دوشنبه 25 خرداد طبق روال معمول اداری در ناحیه قدس جلسه‌ای برگزار شد و فرمانده رأس ساعت 18 در حوزه حاضر می‌شود و به دوستان و بسیجیان اعلام می‌کند به جهت شلوغی میدان آزادی، عوامل اطلاعاتی در موقعیت به طور پراکنده مستقر و وضعیت را لحظه به لحظه گزارش کنند. از آنجا که بنا بود حوزه در معرض دید قرار نگیرد؛ دستور این بود که تجمعات کمتر و درها بسته و رفت و آمدی در حوزه انجام نشود تا ساختمان در معرض دید قرار نگیرد. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه ساعت 18:15 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند افراد مشکوکی در اطراف حوزه با هم صحبت می‌کنند.

فرمانده ادامه ماجرا را اینگونه نقل می‌کند: ما با مشاهده این وضعیت، قضیه را به مقام مافوق اعلام کردیم. آنها هم بر دستور قبلی که رفت و آمد کمتر باشد تأکید کردند تا اینکه ساعت 30/18 نیروهای اطلاعاتی اعلام کردند تعداد افرادی که در اطراف حوزه رفت و‌آمد می‌کنند بیشتر شده است.

حس ششم ما نسبت به این وضعیت هشدار می‌داد. تصمیم گرفتیم اوضاع را بیشتر زیر نظر بگیریم. در ساعت 18:45 افراد مشکوکی که دور و بر حوزه بودند و شمارشان به 16-17 نفر می‌رسید با صدای بلند شروع کردند به فریاد زدن و مردم را به سمت حوزه دعوت کردند. آنها فراید می‌زند که بسیجی‌ها اینجا جمعند؛ بیایید اینجا را بگیریم.

همچنین برخی می‌گفتند تعدادی جنازه در اینجا نگهداری می‌شود. با تحریک این افراد، جمعیت هم با سردادن شعار علیه نظام و بسیج تجمع‌شان را به مقابل حوزه کشاندند. جمعیت بسیار زیادی که شاید بیش از هزاران نفر می‌شد،‌بواسطه تحریک این افراد در مقابل حوزه صف‌آرایی کردند. این وضعیت حتی تصورش هم برای ما سخت و سنگین بود. ما مدام گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام می‌کردیم. در این لحظه من با به‌دست گرفتن بلندگوی دستی سعی کردم در جهت آرام‌سازی و پراکندن جمعیت تلاش کنم. لذا با این بلندگو از بالای پشت بام شروع کردم به فریادزدن که اینجا مقر نظامی است و تعرض به آن پیگرد قانونی دارد. از مقابل مقر حوزه پراکنده شوید، سعی کردم تا فضا را آرام کنم.

متأسفانه همان منافقین و لیدرها، مدام جمعیت را به سمت حمله به حوزه تحریک می‌کردند و دقایقی بعد با پرتاب سنگ و کوکتل مولوتف استارت این حمله را زدند در ادامه ماجرا باز هم تا ساعت 19:40 ما فقط با تذکر، درصدد پراکندن آشوب‌گران بودیم و حوزه تا این ساعت در شعله‌های آتش می‌سوخت و زیر باران سنگ و هجوم و حمله وحشیانه قرار گرفته بود و نیروهای ما هیچ عکس‌العملی را تا این لحظه از خود نشان ندادند.

اولین شلیک فتنه‌گران

گذشت تا اینکه هنگام تذکر مجدد اینجانب با بلندگو، شلیکی به بلندگوی دستی صورت گرفت که با اصابت تیر، بلندگو از دست اینجانب رها شده و به حیاط حوزه و داخل شعله‌های آتش افتاد. وقتی این حمله مسلحانه برای ما محرز شد. با توجه به اینکه ما در حوزه دارای تعداد زیادی سلاح بودیم و اگر خدای نکرده حوزه سقوط می‌کرد و این سلاح‌ها به دست منافقان و لیدرهای آشوب‌گران می‌افتاد، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار مردم بود و قطعاً آغازگر یک جنگ شهری بودیم که کشته شدن افراد بی‌گناه بسیاری را به‌دنبال داشت لذا تصمیم قطعی و حتمی‌مان حفاظت از حوزه، حتی به قیمت دادن جان بود. در این روز در کل مجموعاً 29 نفر از نیروهای بسیجی حضور داشتند و اینها بیشترشان بچه‌های کم سن و سال بودند و تعداد کمی هم از نیروهای با تجربه و مسن‌تر و پخته حضور داشتند.

حمله نهایی به حوزه

پس از این تیراندازی، ما به صورت ریز گزارش وضعیت را به رده مافوق اعلام کردیم. پس از این تیراندازی، حمله و هجوم مسلحانه به حوزه و ورود به این مقر نظامی توسط منافقان و آشو‌ب‌گران عملیاتی شد، به طوری که کلیه نرده‌های بالای دیوار حوزه را شکسته و شیشه پنجره‌های سمت کوچه را هم خرد کردند. همچنین تابلوهای حوزه خواهران و برادران پایین کشیده شد و تمامی شیشه‌های حوزه را هم شکستند؛ در حالی که شعله‌های آتش زبانه می‌کشید، با به‌کارگیری تمامی کپسول‌های اطفای حریق تلاش کردیم آتش را خاموش کنیم بچه‌ها هم با خیس کردن پتو سعی می‌کردند از سوختن اموال و وسایل حوزه جلوگیری کنند اما نتیجه‌ای نداشت. در این اثنا، تعداد زیادی کوکتل مولوتف به داخل حوزه پرتاب شد و این موضوع نشان می داد که از قبل، حمله به این حوزه برنامه ریزی شده بود.

ما هم به جهت اینکه بتوانیم وضعیت را مهار کنیم با پرتاب نارنجک دودزا و گاز اشک‌آور سعی در پراکندن آشوب‌گران و منافقان داشتیم.

اما بازهم مؤثر واقع نشد،‌ مشاهده وضعیت به‌خوبی نشان می‌داد لیدرها اولین هجوم را می‌آورند تا افراد دیگر را تحریک کنند این وضعیت ادامه پیدا کرد تا به مرز سقوط حوزه رسید. در این موقعیت ما مجبور به شلیک تیرهای مشقی شدیم که این شلیک‌ها بسیار زیاد بود. پس از مدت کوتاهی، وقتی مهاجمان و منافقان متوجه شدند که تیرها مشقی است، روی دیوار حیاط حوزه که فیلم‌های آنها هم وجود است، ایستادند و فریاد می‌زدند ما می‌دانیم تیرهای مشقی است، جرأت دارید به ما شلیک کنید. در این حمله ناجوانمردانه و وحشیانه، 18 موتور از اموال حوزه و بسیجیان و یک دستگاه ماشین تویوتای سواری در آتش سوخت.

یکی از موضوعات مهم، مسلح بودن مهاجمان است، در این حمله مسلحانه، شلیک‌های متعددی با کلت و کلاشینکف به سمت نیروهای حوزه صورت گرفت و سه نفر از نیروهای ما را زخمی کردند که دو نفر به صورت سطحی و یک نفر عمیق بود که امروز (اوایل خرداد 89) بعد از گذشت نزدیک به یک سال تیر از بدن ایشان خارج شد، لذا برخی از این افراد که دارای سلاح بودند با استفاده از شلوغی و ازدحام بعضا مردم را هم مورد اصابت گلوله قرار می‌دادند تا برای حمله به حوزه تحریک کنند. باید تأکید کنم با رشادت و جان‌نثاری بچه‌ها، سه ساعت و نیم مقاومت و ایستادگی کردیم و تلاش کردیم تا این مقر نظام سقوط نکند. چرا که دستور داده شد بود که حتی اگر نیروها کشته شدند ولی حوزه نباید سقوط کند.

حوزه را خدا نگاه داشت!

روز بسیار سخت و دلخراشی بود از این جهت که تصمیم گیری در این وضعیت با توجه به اینکه ما تجربه چنین موقعیت‌هایی را نداشتیم، بسیار سخت و بغرنج بود. بچه‌های حوزه همگی بر این باورند با این حادثه عظیم و حمله‌های سهمگین، حوزه 117 را خدا نگه داشت و حفاظت کرد. من یکی اصلاً تجربه چنین موقعیت‌هایی را نداشتم. اما به فضل الهی و عنایت آقا امام زمان(عج) و نظر شهدا را توانستیم با اتخاذ تدابیر لازم حوزه را حفظ کنیم. اما در ادامه این تهاجم بچه‌ها با نهایت توان سعی کردند با گذاشتن ماشین تویوتا پشت درب در برابر سیل تهاجم مقاومت کنند و با آن همه حمله‌ها و ضربه‌های شکننده‌ای که آشوب‌گران به در وارد می‌کردند، در حالی که این درها در حالت عادی با یک تلنگر باز می‌شد اما آن روز باز نشد و آن میله مانع بازشدن در شد.

البته تعدادی از فتنه‌گران روی دیوارهای حوزه و پس از شکستن نرده‌ها وارد حوزه شدند و تلاش کردند از روی دکل مخابراتی حوزه وارد پشت بام شده و بچه‌ها را خلع سلاح کنند، اما با شلیک تیرهای مشقی متفرق شدند.

16 موتور در آتش سوختند!

ساعت 22:15، شانزده موتور دو ترک یگان ویژه ناجا جهت کمک به محل حوزه آمدند،‌ ولی هر 16 موتور آنها توسط آشوب‌گران به آتش کشیده شد و مأموران که 32 نفر بودند یا توسط گلوله زخمی‌ و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ما به کمک همسایه‌ها حتی به مأموران ناجا هم کمک کردیم و زخم‌های چند نفر را در داخل حوزه پانسمان کردیم.

مقاومت با شعار الله اکبر

در این مقاوت چند ساعته، بچه‌های حوزه با سردادن شعار الله‌اکبر و خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل دل‌گرم می‌شدند و از ادعیه نیرو می‌گرفتند. در ساعت 22:30 مجدداً تعدادی از مأموران یگان ویژه و بسیجیان به کمک ما آمدند و بالاخره ما توانستیم از این مهلکه نجات پیدا کنیم. و به تدریج جمعیت پراکنده شد.

شلیک بچه‌ها به سمت مردم دروغ است

باید تأکید کنم شلیک به سمت مردم و کشتن جمعیت دروغ محض است و کشته شدن 7 نفر در درگیری‌های آن روز توسط همان آشوبگران و فتنه‌گران بود که مردم را برای حمله به حوزه تحریک کردند. مطمئن باشید اگر ما به سمت مردم تیراندازی می‌کردیم نه 7 نفر بلکه با آن موج عظیم جمعیت ده‌ها نفر کشته می‌شدند.

و باز باید تأکید کنم که به رغم نیروهای کم ما و سیل جمعیت، آشوب‌گران تنها توانستند به حیاط حوزه وارد شوند و آن هم با رشادت بچه‌ها فرار کردند.

ورود به حوزه همزمان با قطع برق

البته چندین بار این ورود انجام شد. در این حمله ابتدا آشوب‌گران، برق‌های ساختمان ما را قطع کردند. مسلماً این اقدامات کار افراد عادی و مردم عادی نیست. هم‌چنین تلفن‌های ما را هم در این بحبوحه قطع کردند و ما تنها از طریق بی‌سیم بصیر و تلفن همراه با ناحیه بسیج قدس ارتباط داشتیم.

حوزه پس از درگیری‌ها!

فرمانده حوزه 117 در ادامه به وضعیت مجموعه تحت امرش بعد از این حوادث می‌پردازد و می‌گوید: بعد از حادثه 25 خرداد، ما دیگر درگیری خاصی نداشتیم. البته مکرر ما را با نامه و تلفن تهدید می‌کردند تا روحیه بچه‌ها را تخریب کنند اما نیروها با توکل و ایمان به خدا با صلابت و شجاعت در تمامی عرصه‌ها و صحنه‌های مورد نیاز حضور می‌یابند.

حوزه 117 در سال 86 به عنوان حوزه نمونه استان تهران انتخاب شده و مورد تقدیر قرار گرفته است. حوزه 117 و 10 پایگاه زیر مجموعه، مجموعاً بیش از 450 شهید به نظام اسلامی تقدیم کرده است.

شناسایی عوامل اصلی حمله

تعدادی از افرادی که به حوزه حمله کردند، توسط عوامل اطلاعاتی دستگیر ودر دادگاه‌های علنی پس از انتخابات محاکمه شدند. برخی از آنها به جرم خودشان و برنامه‌ریزی بودن این تهاجم اعتراف کرده‌اند و تعدادی هم متواری هستند.

اینها از عوامل منافقین، انجمن پادشاهی، سلطنت‌طلب‌ها بودند چرا که هم‌زمان منافقین پیام حمله به مقرهای نظامی را صادر کرده بودند.

جرثقیل نیم سوخته هنوز باقی است!

یکی از آثار جرم بزرگ فتنه گران سوزاندن جرثقیل یکی از ساکنان همسایه حوزه 117 است. آنها پس از هدایت جرثقیل در مقابل حوزه سعی کردند از طریق آن وارد مقر شوند که موفق نشدند، لذا آن را به آتش کشیدند و هنوز که هنوز است، مالکش نتوانسته آن را برای بازسازی از داخل این کوچه منتقل کند آیا واقعاً این اقدام ناجوانمردانه برای پس گرفتن رأی یا اثبات تقلب در انتخابات لازم بود!

منبع: ویژه‌نامه "پتک جمهوریت"



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۱ ، ۱۱:۱۰
شهید رسول بنده علی