روایتی از شهید محبوبه دانش آشتیانی
دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۵۳ ق.ظ

محبوبه دانش در آغوش مادری مؤمن و متعهد و در سایه وجود پربرکت پدری فرهیخته دوران کودکی را سپری کرد. او با شور و شوق در سن 7 سالگی به مدرسه ای رفت که معلمانش همه الگو و اسوه های تقوا و علم و معرفت بودند. او همگام با قیل و قال مدرسه از رشد سیاسی اعتقادی و مطالعاتی قوی برخوردار شد و ذهن خلاق و جستجوگرش به خوبی پرورش یافت. شهیده محبوبه از همان هفت هشت سالگی، خیلی مطالعه می کرد و درباره اسلام و مذهب. بسیار کنجکاو بود. ارادت عجیبی هم به ائمه اطهار و به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) داشت و همیشه می گفت، «خیلی از مردم ما هنوز آن طور که باید و شاید، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را نمی شناسند.» او با عده ای از دوستانش هفته ای دوبار جلسات خصوصی و بحث و گفتگو داشتند، نهج البلاغه می خواندند و در مورد اسلام تحقیق می کردند.
هنگامی که نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) شوری خاص به مردم داد، محبوبه شور و شعور را در ضمیر آگاه خویش در آمیخت. عشق به امام و انقلاب و نفرت علیه رژیم منحوس طاغوت، سراسر وجودش را فرا گرفت و او را در صف اول حرکت های دانش آموزی و اسلامی قرار داد. سال دوم دبیرستان آخرین سال تحصیلی بود که نام محبوبه، دانش آموز سنگر علم و مبارزه را برای همیشه ثبت کرد.
محبوبه با حضوردر جمع مردم تظاهر کننده درمیدان ژاله 17شهریور سال 1357 در جمعه ای خونین، گل وجودش چون شقایقی سرخ پرپر شد و ژاله خونش میدان ژاله را رنگین ساخت. پیکر پاکش در بهشت زهرا مأوا گرفت. چندسال بعد نامزد و پدر بزرگوارش نیز در حادثه هفتم تیرماه سال 1360 به شهادت رسیدند و با خون خود انقلاب اسلامی را بیمه کردند.
۹۲/۰۵/۱۴