خاطره یک عکاس از ماندگارترین تصویر نبرد «الی بیتالمقدس»
«انا فتحنا لک فتحاً مبینا» این آیه مبارک به رزمندهها نوید میداد که پیروزی نزدیک است. کسانی که این پرچم را به دست گرفتهاند همان جهادگرانی هستند که پل پیروزی را ساخته بودند. این عکس روز شانزدهم اردیبهشت 61 در اطراف کارون گرفته شده است.
در سیامین سالگرد فتح خرمشهر، «اباصلت بیات» از عکاسان انقلاب و دفاع مقدس بخشی از عکسهای ماندگار آن روزها را در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است. این عکسها به حماسهسازان خونینشهر و کسانی که در امتداد آرمان بزرگ فتح خرمشهر حرکت میکنند، تقدیم میشود.
بیات خاطرات تصاویری که از خرمشهر به ثبت رسانده را این چنین روایت میکند: پنج ماه از اشغال خرمشهر گذشته بود که عکسی را در یک مجله دیدم. این عکس توسط یک عکاس خارجی گرفته شده بود که 40 کیلومتری غروب خورشید خرمشهر را نشان میداد.
آن عکس را از مجله جدا کردم و به شیشه اتاقم چسباندم و از خدا خواستم یک روز هم که شده، غروب خورشید خرمشهر را ببینم و لحظهشماری میکردم، اولین نفری باشم که آزادسازی خرمشهر را به تصویر بکشم.
خرمشهر 575 روز در اشغال بود؛ 13 اردیبهشت 61 اعلام شد دومین مرحله عملیات «الی بیتالمقدس» برای آزادی خرمشهر آغاز خواهد شد. من سریع پیگیری کردم و 2 روز بعد به منطقه عملیاتی اعزام شدم.
مدت 20 روزی که در خدمت برادران رزمنده بودم، شاهد وقایع تلخ و شیرین، دلاورمردیها و ایثار و شهادتها بودم. فتح خرمشهر بود و از نوجوان 14 ساله گرفته تا پیرمرد 75 ساله در کنار هم حضور داشتند و میجنگیدند.
![]() دوکوهه در عملیات الی بیتالمقدس؛ رزمندهها در حال اقامه نماز ظهر |
بعد از اعزام، به پادگان دوکوهه رسیدم. پادگان دوکوهه جای بسیار مقدس و خاطرهانگیزی بود چون تمام نیروهای اعزامی از سراسر کشور به این منطقه (جنوب) در این مکان مستقر و یک دوره کوتاه نظامی میدیدند و آماده اعزام میشدند. این پادگان شاهد حضور شهدایی مانند شهید همت، باکریها و خیلی از فرماندهان و رزمندگان شجاع بود که فتوحات بسیار بزرگی را انجام دادند.
من که به منطقه رسیدم، شهید همت و حاج احمد متوسلیان در منطقه نبودند. حدود 1200 نفر از رزمندگان لشکر 27 محمد رسولالله(ص) در حال خواندن دعای فتح و دعای آخر نماز بودند و برای اعزام به منطقه آماده میشدند.
![]() |
اعزام رزمندگان برای آزادسازی خرمشهر |
نیروها ساعت 6 بعدازظهر از پادگان دوکوهه به سمت منطقه تقسیم محورها حرکت کردند و بعد از 4 ـ 5 ساعت پیادهروی به منطقه عملیاتی مرحله دوم رسیدند. این عکس مربوط به 16 اردیبهشت، ایستگاه حسینیه جاده اهواز ـ خرمشهر است. یک نوجوانی در این تصویر به عقب نگاه میکند؛ او داشت با من صحبت میکرد و میگفت «اگر شما شهید شدید، شفیع ما باشید و اگر ما هم شهید شدیم، شفیع شما میشویم». این نوجوان به خاطر محافظت از گزند پشهها صورت خودش را پوشانده بود و حتی صورتش از شدت نیش پشهها متورم و قرمز شده بود که در عکس هم قابل مشاهده است. در این مکان توپخانه تا اندازهای آرام است. من هم با ماشینی که به سمت منطقه میرفت، خودم را به نیروهای جلوتر رساندم. وقتی رزمندهها میدیدند، عکاس هستم و دوربین به همراه دارم، مرا هم با خود میبردند.
![]() |
پل شناور پیروزی روی رود کارون |
این پل شناور روی رود کارون و در موقعیت 50 ـ 60 کیلومتری خرمشهر است. روی زمین گونیهای شن و ماسه ریخته شده بود. از بلندگوهای ماشینها مارش پیروزی پخش میشد. این پل واقعاً مهندسیساز بود که ساخت آن خیلی در منطقه صدا کرد. سازندهای این پل مهندسی، نیروهای جهاد و همان سنگرسازان بیسنگر هستند که واقعاً خیلی کم از آنها صحبت شده و جزء گمنامان جنگ هستند در حالی که آنها اولین نفراتی بودند که راه باز میکردند تا نیروها بروند. این پل معروف به پل پیروزی است.
![]() نیروهای جهادگر قبل از فتح خرمشهر |
«انا فتحنا لک فتحاً مبینا» این آیه مبارک به رزمندهها نوید میداد که پیروزی نزدیک است. کسانی که این پرچم را به دست گرفتهاند همان جهادگرانی هستند که پل پیروزی را ساخته بودند. این عکس روز شانزدهم اردیبهشت 61 در اطراف رود کارون گرفته شده است.
![]() |
من میآیم تا ما شویم در ایستگاه حسینیه |
این عکس هنری، مصداق «من میآیم تا ما شویم» است. این رزمنده دفاع مقدس در تاریخ 19 اردیبهشت 1361، در اطراف ایستگاه حسینیه میرود به سمت سایر نیروها تا خونین شهر را به خرمشهر برگرداند. خمپارههایی هم در اطراف زده میشد. به این رزمنده که از کنارم گذشت خسته نباشیدی گفتم و رفت. این تصویر در دوران جنگ روی جلد مجله تایمز لندن هم چاپ شده بود.
منبع:فارس