بسیج جامعه زنان کشور برای نخستین بار با هدف معرفی 7 هزار زن شهیده قدم در نمایشگاه کتاب حضور داشت ، دورتا دور این غرفه مزین به تصاویر شهدای زن بود و این یکی از جذابیت های غرفه به شمار می رود که چشم هر ببینده ای را خیره به تصاویر می کند گویا باورشان نمی شد که خون 7 هزار زن شهیده این انقلاب و نظام را آبیاری می کند.
نفس های آخر خود را می کشید و این درحالی است که لحظه به لحظه به سیل مشتقان یار مهربان اضافه می شد.
بدون اغراق باید بگوییم که استقبال از نمایشگاه کتاب امسال بسیار چشمگیرتر
از سال های گذشته بود این در حالی است که در محوطه بیرونی شبستان نیز
نمایشگاهی مجزا برپا شده بود.امسال نیز غرفه های جدیدی به چشم می خورد. یکی
از این غرفه ها ، غرفه سازمان بسیج جامعه زنان کشور بود که امسال برای
نخستین بار در نمایشگاه کتاب تهران حضور یافت. این غرفه که به نام 7 هزار
زن شهید نیز نامگذاری شده بود حال و هوای خاص معنوی را به این قسمت از
نمایشگاه داده بود.
دورتا دور غرفه مزین به تصاویر شهدای زن بود و این یکی از جذابیت های غرفه
به شمار می رفت که چشم هر ببینده ای را خیره به تصاویر می کرد گویا باورشان
نمی شد که خون 7 هزار زن شهیده این انقلاب و نظام را آبیاری می کند،
نزدیکتر به غرفه می شدند و از متصدیان غرفه در خصوص شهدای زن سوال می
کردند.
یکی از افراد بازدیده کننده که پسری 20 یا 22 ساله بود به یکی از متصدیان
غرفه می گوید این بنری که بیرون از نمایشگاه زدید و تصویر دختر جوان به نام
ناهید فاتحی کرجو است آیا نوشته هایی که زیر تصویر آن نوشته شده واقعیت
دارد؟ آیا واقعا دستش را قطع کرده اند؟ موهای سرش را تراشیدند، مگر دختر 16
ساله چه طاقتی دارد که این همه شکنجه شده است؟ با وجود اینکه من یک مرد
هستم وقتی این نوشته ها را خواندم ترسیدم و تصور آن برایم عذاب آور بود؟
واقعا این دختر دل شیر داشته! من واقعا تحت تأثیر قرار گرفتم خیلی دوست
دارم در مورد زندگینامه این دختر بیشتر بدانم.
استقبال از غرفه زنان شهیده بسیار چشمگیر است اکثر بازدیدکنندگان از این
غرفه درخواست کتاب "دا" را دارند و از متصدیان غرفه هم نیز در خرید مورد
خرید کتاب راهنمایی می گیرند.
یکی دیگر از نکات جالبی که در غرفه بسیج جامعه زنان دیده می شود این است که
جانبازان، رزمندگانی که از غرفه دیدن می کنند به یاد خاطرات خود از زمان
جبهه می افتند و آن را برای متصدیان غرفه بیان می کردند در این بین یکی از
جانبازها با دیدین تصاویر شهدای زن به یاد یکی از پرستارهای زمان جنگ که
رزمنده های زخمی را مداوا می کرده می افتد و به ما می گفت در یکی از عملیات
ها مجروح شدم و یک خانم جوانی بود که از من پرستاری می کرد بعدها متوجه
شدم که این پرستار شهید شده است.
این رزمنده می گوید برای ما رزمنده ها خیلی جالب و تعجب آور بود که زنان
داوطلب به جبهه می آمدند و به مداوا مجروحان می پرداختند از اینکه می دیدیم
یک زن ، رزمنده ای که زخمی شده بود را به کول می کشید تعجب می کردیم که چه
نیرویی دارد.
منبع:سازمان بسیج مستضعفین